اطلاعات جامع و تخصصي فيلم و سريال | ||
|
تمركز واضح فيلم روي يك قهرمان تعيينشده و قابل درك، سبب ميشود كه بفهميم چرا هركدام از كاراكترهاي ديگر آن، نه كم يا زياد، كه دقيقا به ميزان لازم پخته به نظر ميآيند. مثلا اسپايدرمن نوآر، پني پاركر و اسپايدر-هم، مطلقا موجوداتي هستند كه اولا بايد در نبردها تاثير مثبتشان را بگذارند و دوما، از منظر افزايش تنوع بصري و شوخيهاي قرارگرفته در اثر، آن را ياري كنند. آنها يقينا در تصوير بزرگي كه از Spider-Verse و همهي حرفهايش در ذهنمان ترسيم ميكنيم، مكان سفتوسختي را براي خود در نظر گرفتهاند و ابدا كاراكترهايي بيخاصيت يا اضافي به شمار نميروند. اما در عين حال، اثر مستقيمي روي هستهي اين قصه يعني مايلز مورالز هم ندارند. در عين حال، گوئن استيسي به اندازهي دختر زيبا و شكستناپذيري كه مايلز در دنياي تاريك اطرافش او را به عنوان اولين دوست واقعي خود ميبيند، وقت بيشتري را در فيلم دريافت ميكند و حتي پيشينهي داستاني بلندتري دارد. او ديالوگهاي بيشتري را به زبان ميآورد، جديتر از سه شخصيت قبلي نامبرده در متن مبارزهها ديده ميشود و همراه پيتر بي. پاركر، جزو اولين اشخاصي است كه مايلز در دوران پسا-قهرمان شدن، آنها را كنار خود ميبيند. يك درجه بالاتر از او هم ميشود پيتر بي. پاركر. يك استاد مشكلدار چاقشدهي غمگين و افسرده، كه به مايلز روش قهرمان بودن را ميآموزد و در جايگاهي پدرگونه براي او ميايستد. كافي است بعد از ديدن Spider-Man: Into the Spider-Verse، كمي به همين پيتر پاركر، سكانسهاي مهمش در فيلم و شخصيتپردازي صورتگرفته براي او فكر كنيد، تا بفهميد چرا ميتوان گفت اثر سوني پيكچرز، واقعا به مقدار لازم روي همهي كاراكترهايش وقت ميگذارد. برخلاف تمام فيلم هاي ابرقهرماني ديگري كه مشخصا، تمام تلاششان را به كار ميبندند تا زمانهايي كم و بيش برابر را تحويل مهمترين سوپرهيروهايشان بدهند. آيا اين به معني بهتر بودن Spider-Verse نسبت به تمام آن فيلمها است؟ نه. ولي حداقل مترادف با تكراري نبودنش است. البته به اشتباه فكر نكنيد كه نكات مثبت مورد اشاره، Into the Spider-Verse را از داشتن برخي ضعفها مصون ميدارند. يكي از جديترين مشكلات فيلم كه متاسفانه در اكثر دقايقش هم برطرف نميشود، خالي بودن جدي آن از تعليقي است كه مخاطب را پاي ثانيههايش نگه دارد. از شخصيتپردازي كاملا پيش پا افتادهي آنتاگونيستها (به جز يكي از آنها) تا رابطهي اطمينانبخش مايلز مورالز با ديگر اسپايديها، سبب ميشوند كه تماشاي فيلم، تنها به خاطر محتواي فكرشده و جذاب آن، شوخيهاي لحظهاي و قابل لمسش و از همه مهمتر لذتبخش بودن همراهي با كاراكترهاي اصلي به سبب تازگي جنس پرداخت آنها و روابطشان با يكديگر، در حد و اندازهي لازم خواستني باشد. اما وقتي اينها را از فيلم بگيريد و به آن فكر كنيد كه در صورت ارتباط برقرار نكردن با معني داستان كه به عشق ما نسبت كميكها، انيميشنها، فيلمها و در كل تمام ابعاد سرگرميهاي عامه بازميگردد، شخص چه دليلي براي ديدن Spider-Verse دارد، به در بسته خواهيد خورد. چون فيلم نه تنها ابدا شما را نگران جان شخصيتهايش نميكند و نه تنها تعليق را مثلا با عنصر ديگري مانند تمركز روي دوستيهاي شكنندهي اعضاي گروه با هم بنا نميسازد، بلكه در بسياري از نقاط كليدي مانند پايانبندي، نميتواند قابل پيشبينيتر از چيزي كه هست، به نظر بيايد. نتيجه هم چيزي نيست جز همين كه مخصوصا در كشورهايي به جز آمريكا، قطعا تماشاگران قابل توجهي خواهند بود كه بعد از رسيدن به ميانههاي قصه، بتوانند Spider-Verse را كنار بگذارند و ميلي هم به ادامه دادن پروسهي تماشاي انيميشن تا انتهاي كار، نداشته باشند. در آن طرف ماجرا ولي عناصر وابستهتر به سليقهاي را در فيلمنامهي اثر داريم كه برخي افراد كاملا آنها را درك ميكنند و حتي به خاطرشان انيميشن را فوقالعادهتر از قبل ميبينند و بعضي بينندگان هم با تمركز روي آنها، به Spider-Man: Into the Spider-Verse تهمت كليشهاي بودن خواهند زد. مسئله اينجا است كه برندهي جايزه اسكار بهترين انيميشن سال، فيلمي دربارهي تكتك اشخاصي است كه با عشق و علاقه و وقت گذاشتن، قصههايي مثل آن را دنبال ميكنند. آدمهايي كه از كودكيشان داستانهاي بتمن و اسپايدرمن را شنيدهاند و اگر با آنها به اندازهي كافي صميمي باشيد، متوجه ميشويد كه بودن در دنياي اين كاراكترها، برايشان دست كمي از واقعيت روزمره ندارد. آدمهايي كه همراه پيتر پاركر ميان آسمانخراشهاي نيويورك تاب ميخورند و همراه شواليهي تاريكي پا به تاريكترين نقاط گاتهام ميگذارند، در حالي كه در تمام مدت، روي صندليشان مشغول خواندن چند كاميك يا دنبال كردن دقايق فيلمها يا انيميشنهاي محبوبشان هستند. مايلز مورالز در اينجا، نمايندهي تمام اين آدمها است. نمايندهي من، شما و هر كسي كه طرفدار اين شخصيتهاي خيالي هستيم و همين طرفداري، در زندگي، آرامش فكر و باورهاي خودمان هم كمكمان ميكند.
امتیاز:
بازدید:
[ ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ ] [ ۰۹:۰۱:۳۸ ] [ janli ]
|
|
[قالب وبلاگ : لیمو بلاگ] [Weblog Themes By : themzha.com] |