اطلاعات جامع و تخصصي فيلم و سريال | ||
|
مورالز مثل هر مخاطب ديگري، اهل خواندن كاميكها است. مثل هر مخاطب ديگري و برخلاف آدمهاي عادي، به مرگ اسپايدرمن، به جنگيدن او با دشمنانش و مواردي اينچنين، از اعماق قلب اهميت ميدهد. او در اكثر دقايق فيلم، يكي از لباسهايي را ميپوشد كه طرفداران مرد عنكبوتي به تن ميكنند و با همين لباس، خودشان را نزديك به آن شخصيت ميبينند. مايلز با همين لباس، نيمي از نبردهايش را پشت سر ميگذارد. با لباسي كه شبيه به همان پوششهايي به نظر ميرسد كه در دنياي واقعي، طرفداران در رويدادهايي همچون كاميك-كان، به تن ميكنند. به تن داشتن اين لباس و پيروزيها و شكستهايي كه پسر نوجوان همراه با آن تجربهشان ميكند، همه و همه در نهايت منجر به پوشيدن لباس واقعي يك ابرقهرمان توسط او ميشوند. يعني مايلز مورالز در ابتدا مثل ما يكي از طرفداران ابرقهرماني دوستداشتني است و در نهايت، تبديل به ابرقهرماني دوستداشتني ميشود. متفاوت بودن جنس تصويرسازيهاي Spider-Verse با انيميشنهاي ديگر، فقط براي افزايش جذابيت بصري آن نيست و ارتباط تنگاتنگي نيز با داستانگويياش دارد چنين كانسپتي كه البته بنا به تجربههاي داستاني و درونريزيهاي تماشاگر، ميتواند حتي اشك او را هم بارها در طول فيلم جاري كند، در درست روايت شدن، خواه يا ناخواه شديدا وابسته به آشنا بودن يا حتي به بيان واضحتر، كليشهاي بودن خيلي از چيزهاي حاضر درون دقايق اثر است. براي مثال، مايلز مورالز در اين فيلم، بايد همان پسر نوجوان مشكلدار با پدرش باشد كه همه او را ميشناسيم و در زندگي خودمان و صد فيلم ديگر هم ديدهايم. عدهاي قطعا ايندسته از جزئيات اثر را جزو نقاط ضعف آن مينويسند. به اين حساب كه فيلم تكراري است و از المانهايي تماما برداشتشده از آثار مشابه، براي شكل دادن به بسياري از عناصر خود از جمله برخي موارد مرتبط با تعريف كاراكترها، استفاده ميكند. غافل از آن كه اگر مخاطبِ هدف Spider-Man: Into the Spider-Verse باشيد، در همان لحظهي ورق زدن كتابهاي كاميك اسپايدرمن توسط مايلز مورالز كه ميخواهد با مطالعهي آنها متوجه وظايف جديد خود شود، همهي هويت اثر را درك ميكنيد و به ستايش نويسندگانش كه آن را از اين زاويه، به عامهپسندترين حالت ممكن ساختهاند، ميپردازيد. چرا كه مخاطبِ هدف بودن در دنياي Into the Spider-Verse، اهميت فوقالعاده زيادي دارد. تا اين حد كه پاسخ سوال «آيا يكي از عاشقان و طرفداران داستانهاي عامهپسند و مخصوصا ابرقهرماني هستيد يا خير» از خودتان، عملا ميتواند با پاسخ اين پرسش كه «آيا بايد Spider-Verse را تماشا كنيد؟»، يكي باشد. كاري كه باب پرسيكتي، پيتر رمزي و رودني راتمن در مقام كارگردانهاي Spider-Man: Into the Spider-Verse به سرانجام رساندهاند، ريسك گسترده و لايق احترامي است كه از قضا موفقيتآميز هم شد و رسما با اين فيلم، به شكلي كه كسي تصورش را نميكرد، يك دنياي سينمايي به خصوص را به وجود آورد. دستاورد بصري عملكرد آنها و تيمشان، فقط به سبب القاي حس ديدن صفحات گوناگون يك كتاب كاميك به مخاطبان فوقالعاده نيست. بلكه مسبب اين است كه شما نتوانيد Into the Spider-Verse را يك داستان كه آنها صرفا به سراغ اين قالب گرافيكي براي تصوير كردن آن رفتهاند، صدا بزنيد. به اين معني كه Spider-Verse، به هيچ عنوان بيدليل اين تصويرسازيها را انتخاب نميكند و صرفا با تبديل كردن سبك انيميشني خود به چيزي متفاوت، گامي به خصوص و سرگرمكننده برنميدارد. اين فيلم به آن علت از كارگرداني لايق توجهي سود ميبرد كه از عناصر تصويري، كاملا در خدمت داستان و قصهگويي، استفاده كرده است. از متوني كه روي صفحه نقش ميبندند، تا تكهتكه شدن تصوير مقابلتان كه جنسي ديدهنشده از اكشن را به فيلم ميآورند، همه و همه نشان از پيوستگي ساختهي پيش رويتان دارند. صداگذاران فيلم همچون نيكولاس كيج، ماهرشالا علي، جيك جانسون، شيميك مور و هيلي استاينفلد، انيماتورهاي اثر، كارگردانان آن كه مشخصا درك مثالزدني و عميقي از سبك روايتي داستانهاي مصور دارند، نويسندگانش كه معناي تمركز جسورانه بر روي حرفشان را ميفهمند و حتي حاضر به فدا كردن برخي چيزها در راه جديد بودن و صحبت جديد داشتنِ محصولشان ميشوند، همگي در خدمت يك هدف واحد گام زدهاند. به همين خاطر، Spider-Verse نه دستهاي از نكات مثبت و منفي، كه مجموعهاي كاملا پيچوتابخورده را تحويلتان ميدهد كه پيش از قدم برداشتن، ميزان سختي كارتان در تعيين نقاط ضعف و قوتش را تا حد زيادي بالا ميبرد و بعد، در قدم اول سرگرمتان ميكند، در قدم دوم به علايقتان به عنوان دوستدار اينطور داستانها احترام ميگذارد و در قدم سوم، آنقدر شما را با همهچيزش خوب همراه خواهد كرد كه هم اشكالاتش را تشخيص ميدهيد و هم جهانش را به عنوان يك دنياي سينمايي تازه از راه رسيده، ميپذيريد. شجاعتي كه از آن صحبت ميكردم و احتمالا اصليترين دليل رسيدن جايزهي اسكار به اين انيميشن بوده است، همينجا خودش را نشان ميدهد. لحظهاي كه تماشاگران اصلي، عليرغم برخي كمبودهاي Spider-Man: Into the Spider-Verse در ترسيم دورنمايي بلندتر از دقايقش، شروع به تفكر راجع به دنبالهها يا پيشدرآمدهايش ميكنند و اين يعني موفقيت در انجام كاري كه چند كمپاني بزرگ با بودجههاي چند صد ميليون دلاري و شخصيتهايي بسيار بسيار متعددتر و شناختهشدهتر، در انجامش شكست خوردهاند.
امتیاز:
بازدید:
[ ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ ] [ ۰۹:۰۲:۵۲ ] [ janli ]
|
|
[قالب وبلاگ : لیمو بلاگ] [Weblog Themes By : themzha.com] |